کد مطلب:31134
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
آيا جاودانگي عذاب جهنميان با عدالت الهي منافات ندارد؟
از ديدگاه شيعه خلود در جهنم فقط براي كفّار و مشركين و منكرين خدا و قيامت و انبياء است و انسان مسلمان و مؤمن ولو اين كه مرتكب كباير شده باشد دائماً در جهنم نميماند، بلكه پس از چشيدن عذاب به مقدار لازم بالاخره نجات پيدا ميكند واهل بهشت ميشود، امّا در مورد كفّار كه چگونه ممكن است آنها مثلاً هشتاد سال عمر بكنند، امّا تا ابد در جهنم بسوزند؟ بايد گفته شود: مجازات و كيفرها سه گونه است:
1- مجازات قراردادي، همان كيفرها و مقرّرات جزيي است كه در جوامع بشري قانون گذاران الهي يا غير الهي وضع ميكنند، مثل حدّ شراب خوار، دزد، قاتل و... .
در اين گونه مجازات همه گفتهاند بايد بين جرم و كيفر تناسب وجود داشته باشد.
چنان كه در اسلام هم چنين چيزي ملاحظه شده است بين مجازات زناكاري كه زن دارد و كسي كه زن ندارد تفاوت وجود دارد. بين كسي كه بار اول دزدي كرد يا چيزي را خارج از صندوق و انبار در بسته دزديده و كسي كه دزد حرفهاي است، يا با شكستن صندوق و انبار چيزي را دزديده است، تفاوت وجود دارد و... .
2- مجازاتي كه با عمل رابطه تكويني يا علت و معلولي دارد، مثلاً بين خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تكويني وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد يا بزرگ، گناه كار باشد يا بي گناه،... فرقي نميكند هر كسي بخورد مسموم ميشود، همان طوري ملاحظه ميشود در اين جا تناسب وجود ندارد و احدي هم اعتراض نميكند كه اين چه ظلمي است در حق بچه يا بي گناه و... صورت گرفته است.
3- مجازاتي كه تجسم و عينيّت يافتن خود جرم و گناه است، در قرآن آمده است: آناني كه اموال يتيمان را از راه ظلم و غير شرعي ميخورند در واقع آتش در شكم خود وارد ميكنند.(1) يعني مال يتيم به صورت آتش در ميآيد و همين طور ساير گناهان چنين است.(2)
در اين نوع از مجازات هم تناسب بين جرم و كيفر لازم نيست، چون در حقيقت كيفري از طرف خداوند جعل نشده است، بلكه خود عمل شخص تجسم پيدا ميكند و به اين شكل در ميآيد.
مولوي در مثنوي ميگويد:
اي دريــده پوستيــن يوسـفــان گرگ بر خيزي از اين خواب گران
گشتـه گرگان يك به يك خوهاي تو مـيدرانند از غضب اعضــاي تـو
زانچـه ميبافي همـــه روزه بپـوش زانچه ميكاري همه سالـه بپــوش
گـرزخاري خستـهاي خود كشته اي ور حـرير و قز دري خود رشته اي
چـون ز دستت زخم بر مظلوم رست آن درختي گشت وزآن زقوم رست
اين سخن هاي چــو مار و كژدمت مـار و كـژدم ميشود گيـرد دمت(3)
كفر و شرك حقيقي به خدا كه ريشهاي نفساني دارد و روان انسان را در تاريكي مطلق قرار ميدهد در سراي ديگر تجسم عيني و اخروي آن رنگ ابديت را دارد و مايه كيفر دائمي ميشود.(4)
يعني اين حالت كفر و انكار حقيقت در درون اين شخص رنگ ابديت گرفته، به گونه اي كه اگر تا ابد در همين دنياي مادي باشد، همين گونه خواهد بود اما از آن جا كه اين دنياي مادي، شايستگي ابديت ندارد، مرحلة ظهور اين باطن و درون قيامت است، و ظهور كفر و انكار حقيقت جز دوزخ نيست.
پي نوشتها:
1. نساء (4) آيه 10.
2. مجموعه آثار، ج 1، ص 225.
3. مجموعه آثار، ج 1، از ص 238 به بعد.
4. اقتباس از منشور جاويد، ج 9، از ص 400 به بعد.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.